• وبلاگ : بي معرفت
  • يادداشت : حرف اگر حرف تو و گوش اگر گوش من...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حيرانه 
    تشکر از پاسختون. حق باشماست، اصلا ارزش نداره براي يه پياز داغي که ديده هم نميشه اين همه وقت گذاشت.
    ميتونه اين وقت رو توي زندگي مشترکش و براي همسرش خرج کنه. (اگر خيلي دوستش داره!!)
    در مورد عشق زميني هم که بحث زياده!! سوال هم همينطور!!
    ميگم خدا تو ضمير آدم ها عشق رو قرارداده و اينقدر شديد که حتي در برخي موارد هستند آدمهايي که با يک نگاه عاشق ميشن و يا اگر کسي بهشون محبت کنه دلبسته اش ميشن. جوري که نميتونن بدون اون زندگي کنن!!
    ولي نميدونم چرا خدايي که اين همه بهشون محبت ميکنه رو عاشق نميشن؟؟
    بنظرم خدا تو ضمير آدمها اين رو قرار نداده که با يک نگاه عاشقش بشيم. يا با توجه کردن به اين همه لطف و محبتش دلبسته ابديش بشيم.
    با اينکه ميتونست اينکارو بکنه ولي چرا نکرده؟
    حتي آدماي خلافکار و گناهکار هم درگير عشق زميني ميشن ولي براي عاشق خدا بودن و شدن بايد زاهد زمانه باشي
    چرا؟ چرا؟ چرا؟
    شنيديم و شنيديد کسي چون به معشوقش نرسيده حتي دست به خودکشي هم زده. (اين آدم مسلما مسلمون و ديندار درستي نبوده که چنين کاري رو کرده) اما هيچوقت نشنيديم آدم روسياهي چون به خدا نرسيده خودکشي کنه!
    خدا چرا اينکارو نکرده که عاشقش بشيم و عاقبت بخير؟

    پاسخ

    سلام.ببخشيد كه قرار بود زود بنويسم و دير شد!!توي بحث عشق و عاشقي زميني خب چون عوامل متعددي براي شكل گيريش وجود داره براي ما ژر رنگ تر به نظر ميرسه، يعني مثلا اگه يه خانم و آقا عاشق هم بشن و اين رابطه شرعي نباشه ميتونيم دلايل زيادي براش ژيدا كنيم. نفس آدمي زاد،مسائل روحي و عاطفي و نيازهايي كه درشون وجود داره+ وسوسه هاي شيطان_ كه خيلي زيركانه عمل ميكنه و براي هر قشري از دري وارد ميشه_ خب وقتي يه نفر تو شرايط سني خاصي وجود داره عوامل بالا هر كدوم باعث ايجاد يك علاقه كاذب در اون ميشه. اگر خوب دقت كنيد وقتي يه آقا به خانمي ميگن التماس دعا يا يه اعتقاد مذهبي دارن اون خانم_و متقابلا آقا_ دچار علاقه شديد نسبت به اون فرد ميشن و او را در ذهن فردي منحصر به فرد و ويژه قلمداد ميكنن،در صورتي كه اگر اون يه جمله را + 10 تا ديگه جمله و اشك و آه را از جنس موافق ببينن اصلا چنين حسي بهشون دست نميده....بيشتر هيجان و شوريست كه بعد از مدتي كمرنگ ميشه.اما در مورد عشق به خدا_ با اينكه هيچي نميدونم فقط نظر خودمو مينويسم_ در حديث داريم كه اگر بنده هاي من ميدونستند كه من چقدر دوستشون درام از شدت علاقه من جون مي دادند!!! .....بعد در جاي ديگه اي اومده كه خدا را اون طور كه بايد و شايسته است نشناختن !! اگه ميشناختيم نه تنها ميژرستيديم و بندگي مي كرديم بلكه جون مي داديم. مشكل من اينه كه عمدي و غير عمدي اونقدر كارايي مي كنم كه اشتباهه ولي وقتي بهشون فكر ميكنم فقط و فقط 3 تاش تو ذهنم مياد ....بعد بخاطر كاراي ديگه اي كه مثلا خالص خالص براي خدا كردم انتظار دارم بهترين بهترين حالات معنوي را داشته باشم.... در صورتي كه حقيقت اينه كه من 3 تا كار خالص هم شايد نداشته باشم با اين حال اين خدا هوامو داره، بلا را ازم دور ميكنه، اون تعدادي را كه دور ميكنه نميبينم اما يه اتفاقي كه ميفته شاكي ميشم كه چرا من؟+ اينكه هميشه براي به دست آوردن چيزهاي بزرگ سختي ها و تلاش هاي بيشتري بايد كشيد و صبوري كرد.... در پناه مهربان هستي. يا زهرا.س