سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























بی معرفت


به نام خدا

 

می گویم:"باباجون چته؟ یه قلپ آب دادیم بهت.

 زهرمار که ندادیم این جوری شاکی شدی"

عکس

نشسته یه گوشه گریه میکند

می گوید ...با هق هق گریه

از رفیق هایش که از تشنگی شهید شدند.

از اینکه عهد کرده بود تا آخر عمر آب خنک نخورد.

از خیلی چیزها....


نوشته شده در سه شنبه 90/3/31ساعت 9:32 صبح توسط فاطیما| نظرات ( ) |